حلما جونمحلما جونم، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
مامان حلمامامان حلما، تا این لحظه: 35 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
بابا حلمابابا حلما، تا این لحظه: 37 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره
شروع وبلاگمشروع وبلاگم، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

خاطرات سیسمونی وتولد حلما جونی

بهترین هدیه خدا

1394/10/20 0:47
نویسنده : مامان حلما
505 بازدید
اشتراک گذاری

اومدم از عشقم بگم وای دختر نازم اخ که شما چقدر نازی نفسم 

بهترین هدیه خدا

امروز من احساسی رو تجربه کردم که بیشک تو زندگی به ندرت میشه احساسش کرد

امروز صبح با دستهای نوازش گر موجودی از خواب پاشدم لحظه ای که گرمای دستهای 

کوچک یه فرشته و نوازشش منو داشت بیدار میکرد بی شک جز عمر من محصوب نمیشه 

انگشتای کوچولو و نرم اروم پر ارامش روی صورتم انگار جادو بود یه پری کوچولو با صدای نفسهای شیرین

وموج صدای ارومی که از گلوش میومد بیشتر منو تو دو راهی یه خواب جادویی یا یه بیداری منحصر به فرد

قرار میداد بعد چند لحظه و چند  بار پلک زدن دیدن صورتو  چشمای که بهم میخندیدو

اینو به رخم مکشید که این منم بهترین هدیه خدا جادویی اما واقعی ااین دل من بود که تو سینه بی امان

میکوبید این سینیه من بود جا برا قلبش کوچیکو تحمل ضربهای بی امانش رو نداشت

وچقدر رویای که این حقیقت جادویی خیلی بیشتر از یه رویاست

اونجا بود که نفس تو سینم حبس شده ذهنم یاری نمیکرد برای گنجوندن اتفاقی که داشت رخ میداد

بدون هیچ تردیدی اون لحظه من یکی از خوشبخترین بندهای خدا بودم

جزسجده شکر 10000بار بوسه زدن به اون دستهای کوچولو  خدارو شکر گذاری کرذدن کار دیگه ای از دستم بر نمی اومد

خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااا شکرت بهترین روز ادم هم میتونه روزی باشه که بچیه کوچیکت صورتت رو میان دو تا دستهای کوچیکش گرفته بهت میخنده

 

 

عشق مامان در کل عاشق ناز کردن مامانشه حالا چه با دستهای پر مهرش چه با پاهاش بیشترم موقع شیر خودن حتی وقتی خوابو داری شیر میخوری هی با پات یا دستات مامان ناز میکنی منو غرق لذتو عاشقونه های مادری دختری میکنیمحبت

 

 

 

پسندها (7)

نظرات (6)

اورانوس
20 دی 94 4:43
الهی الهی...فداش شم من ... کاش میشد صداش بذاری حداقل
مامان حلما
پاسخ
خدا نکنه بلد نیستم خاله جون اگه بلدی راهنمای کن گلم
اورانوس
20 دی 94 5:19
نه متاسفانه ،منم بی تجربه ام تو این موارد !
مامان حلما
پاسخ
اکشال نداره میرم یاد میگیرم
مامان حسام
20 دی 94 10:59
عزیزم خدا حفظش کنه بهت تبریک میگم حلما جون دیگه داره بزرگ میشه از این به بعد از این حرکتای زیبا زیاد میبینی.مامان آرنیکا وبلاگش چرا حذف شده
مامان حلما
پاسخ
مرسی گلممم انشاالله واقعا هر روز سوپراز میشم با وجودش
♥Atefeh♥
20 دی 94 13:15
سلام بپرسین راحت باشین....منتظرسوالاتون هستم
مامان حلما
پاسخ
مرسی میام میپرسم گلم
محجوب بانو♡♡آقاسید
20 دی 94 13:58
وااای خواهر مثل اینکه وب آرنیکا هم تقلبی بوده بیا تو نظرات پست (1ماه و3روزگی دخترم ) ببین.، مامان یکتا چی نوشته بخدا که تمام بدنم داره میلرزه
مامان حلما
پاسخ
اومدم دیدم گلم چی بگم دنیای بدیه بخدا مردم دیونه هستن انگار عقده ای بد بخت بیچاره شیاد بی وجدان بی اصالت اینم ادرس مامان یکتا دوستان برید ببینید http://mojezeye-eshghemon.niniweblog.com/
مامان مـــــارال
20 دی 94 16:22
من که دیگه نمیدونم چی بگم!!به خدا خیلی شوکه شدم منو بگو کلی باهاش صمیمی شده بودم.میگما اینجا دیگه ناامن شده من که دیگه چیزی نمینویسم خاطرات پسرمو تو یه دفترچه ای چیزی مینویسم ولی دیگه اینجا چیزی نمیخوام بنویسم تو هم بهتره یا برای وب دخترت رمز بذاری یا دیگه ننویسی عزیزم .
مامان حلما
پاسخ
نمیدونم شاید دیگه ننویسم ولی خب کسی نمیتونه از رو وبم کپی کنه و در ضمن تو همه جا متقلب هست اینکه به خاطر این موضوعات ادم از چیزای که دوست داره دست بکشه نمیدونم درسته یا نه در کل منم کلی ناراحت شدم